2-[2] در کتاب کافى نقل شده است که: لقمان به پسرش گفت: اى پسرم، زیاد با مردم نزدیک مشو که موجب دورى از دلهاى آنان مى‏شوى و یکسره از آنها دورى مکن که خوار و بى‏مقدار گردى. هر جنبنده‏اى همنوع خود را دوست دارد، انسان نیز همنوع خود را دوست مى‏دارد، کارهاى پسندیده‏ات را نزد مخالفین آن کارها بازگو مکن، زیرا همان طور که بین گرگ و گوسفند دوستى برقرار نمى‏شود بین نیکو کار و بد کار دوستى به وجود نمى‏آید، کسى که به قیر نزدیک شود مقدارى به‏

او مى‏چسبد، همچنین کسى که با تبهکار (در زندگى) شریک شود روشهاى او را مى‏آموزد، کسى که ستیزه و جدال کردن را دوست داشته باشد ملامت مى‏شود و آن که در جاهاى تهمت آمیز وارد شود متهم مى‏گردد، و هر که همنشین بد انتخاب کند سالم نمى‏ماند، و هر کس جلو زبانش را نگیرد پشیمان مى‏شود.

3-[3] عمّار ساباطى گوید: امام جعفر صادق (ع) به من فرمود: اى عمّار اگر مى‏خواهى نعمت براى تو دوام داشته باشد و دوستى مردم نسبت به تو کامل شود و زندگى‏ات راحت باشد با بردگان و افراد پست در کار خویش مشورت مکن، زیرا اگر به آنها اعتماد کردى به تو خیانت مى‏کنند و اگر به تو خبرى بدهند دروغ مى‏گویند و اگر مصیبتى براى تو پیش آید تو را خوار سازند، و اگر وعده کنند به تو راست نگویند.

4-[4] امام صادق (ع) فرمود: از پدرم شنیدم که مى‏فرمود: به حق قیام کن، و براى آنچه از دست تو رفته است افسوس مخور، و از آنچه به تو مربوط نیست دورى کن، و از دشمن بپرهیز، و با دوستان با احتیاط رفتار نما، مگر افراد امین، و امین کسى است که از خدا بترسد، با بد کار همنشینى مکن و او را بر اسرار خویش آگاه مگردان و امانت به او مسپار، و با آنان که از خداى خویش مى‏ترسند در کارهایت مشورت کن.

17- باب تحریم همنشینى با دروغگو و گنهکار و بخیل و نادان و قاطع رحم و ...

1-[5] امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل مى‏کند که: پدرم علىّ بن‏

الحسین (ع) به من فرمود: اى پسر عزیزم با پنج گروه دوستى و گفتگو و مسافرت مکن؛ امام باقر (ع) سؤال مى‏کنند آن پنج گروه را معرّفى فرمایید، امام سجّاد (ع) فرمود: 1- از دوستى با دروغگو بپرهیز زیرا دروغگو مانند سراب است که دور را نزدیک و نزدیک را دور مى‏نمایاند. 2- از دوستى با فاسق اجتناب کن زیرا تو را به یک وعده غذا و به کمتر از آن مى‏فروشد. 3- از دوستى با بخیل بپرهیز زیرا وقتى که خیلى به کمک او نیازمند باشى (کمک نمى‏کند) و تو را خوار مى‏گرداند. 4- از دوستى با کسى که از بستگان بریده و قطع رحم نموده است بپرهیز، زیرا در سه جا از قرآن نفرین شده است.

الف:[6] «شما (منافقان) اگر (از فرمان خدا و طاعت قرآن) روى بگردانید یا در زمین فساد و قطع رحم کنید باز هم امید (نجات) دارید؟

ب:[7] «آنان که پس از پیمان بستن (با خدا و رسول) عهد خدا را شکستند و نیز آنچه را خدا به پیوند آن امر کرده بریدند، و در روى زمین فساد و فتنه برانگیختند، براى آنهاست لعنت خدا، و منزلگاهشان دوزخ است».

ج:[8] و در سوره بقره فرموده است: «کسانى که عهد خدا را پس از پیمان بستن مى‏شکنند و آنچه را خدا به پیوند آن امر کرده مى‏برند، و در روى زمین فساد مى‏کنند به حقیقت زیانکارند.

2-[9] امام جعفر صادق (ع) فرمود: از دوستى با نادان بپرهیز زیرا هر چه به او نزدیکتر شوى به بدى نزدیک شده‏اى [و از جانب او جز بدى به تو نمى‏رسد.]

3-[10] سیّد رضى (در نهج البلاغه) گوید: پیشواى مؤمنان على (ع) فرمود: اى فرزندم از دوستى با نادان بپرهیز، زیرا او مى‏خواهد به تو سود برساند ولى زیان مى‏رساند، از دوستى با بخیل اجتناب کن زیرا هنگام شدیدترین حاجت تو را رها مى‏سازد، و از دوستى با بد کار بر حذر باش زیرا تو را به چیز کمى مى‏فروشد، و از دوستى با دروغگو بپرهیز زیرا او مانند سراب است، دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور مى‏نمایاند.

4-[11] امام محمّد باقر (ع) فرمود: به چهار شخص نزدیک مشو و دوستى مکن:

نادان، بخیل، ترسو و دروغگو، امّا نادان مى‏خواهد به تو سود برساند ولى ضرر مى‏زند، امّا بخیل چیزى از تو مى‏گیرد ولى چیزى به تو نمى‏دهد، امّا ترسو از تو و از پدر و مادر خویش مى‏گریزد، امّا دروغگو راست مى‏گوید ولى کسى سخن او را تصدیق نمى‏کند.

5-[12] امام جعفر صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل مى‏کند که امام باقر (ع) فرمود:

خواستم به سفر بروم، پدرم علىّ بن الحسین (ع) به من سفارش کرد: اى پسرم از دوستى و معاشرت با احمق بپرهیز و با او معاشرت نکن زیرا احمق در حضور و غیاب به دنبال عیبجویى است.

اگر سخن بگوید نادانى‏اش او را رسوا گرداند، و اگر سکوت کند ناتوانى در گفتار او را کوچک مى‏کند و اگر کارى انجام دهد آن را تباه سازد، و اگر مسئولیتى به عهده گیرد آن را ضایع مى‏کند، دانش او باعث بى‏نیازى او نیست و دانش دیگران هم به وى سود نمى‏رساند، نصیحت ناصحان را نمى‏پذیرد، دوستش از او آسایشى نمى‏یابد، مادرش دوست دارد در عزایش بنشیند، و همسرش مى‏خواهد او را از دست بدهد، همسایه‏اش مى‏خواهد از او دور باشد، و دوست‏

وى تنهایى را بر مجالسش ترجیح مى‏دهد، اگر در مجلسى از دیگران کوچکتر باشد آنها از دست او در رنج و عذابند، و اگر بزرگتر از دیگران باشد آنان را به فساد مى‏کشاند.

18- باب کراهت همنشینى با فرومایگان و ثروتمندان و گفتگو با زنان‏

1-[13] امام جعفر صادق (ع) از اجدادش نقل مى‏کند که: رسول خدا (ص) فرمود: همنشینى با سه گروه دل را مى‏میراند: 1- همنشینى با فرومایگان.

2- گفتگو با زنان. 3- همنشینى با ثروتمندان.

2-[14] امام محمد باقر (ع) به شخصى فرمود: با ثروتمندان معاشرت نکن زیرا انسان وقتى که با آنها معاشرت مى‏کند از نعمتى که خدا به خودش داده است قدردانى نمى‏کند و به مرحله‏اى مى‏رسد که تصوّر مى‏کند خدا به وى نعمتى نداده است.

19- باب کراهت وارد شدن به مکانهاى تهمت آمیز

1-[15] امام جعفر صادق (ع) گوید: امیر مؤمنان علىّ (ع) فرمود: اگر کسى خود را در معرض تهمت قرار دهد کسانى که به او بد گمان مى‏شوند نباید ملامت کند، و کسى که رازش را پنهان دارد اختیار در دست خودش مى‏باشد [و رازش‏

آشکار نمى‏شود].

2-[16] امام صادق (ع) فرمود: کسى که به جاهاى تهمت آمیز برود و متهم گردد باید خودش را ملامت کند.

3-[17] امام باقر (ع) از پدر بزرگوارش نقل کرده است که حضرت امیر (ع) فرمود:

شخصى که خودش را در معرض تهمت قرار دهد نباید کسانى را که به او بد گمان مى‏شوند ملامت کند.

4-[18] حضرت على (ع) در وصیّت به فرزندش امام حسن (ع) فرمود: از مکانهاى تهمت آمیز، و جاهایى که مردم به آن بدگمانند بپرهیز، زیرا همنشین بد انسان را گول مى‏زند.

5-[19] امام موسى کاظم (ع) گوید: امام صادق (ع) فرمود: از جاهاى مشکوک [و تهمت آمیز] بپرهیزید، و حتّى نباید کسى با مادرش راه برود زیرا همه مردم نمى‏دانند که وى مادر اوست.

6-[20] سیّد رضى (در نهج البلاغه) از امیر المؤمنان (ع) نقل مى‏کند که آن حضرت فرمود: شخصى که خود را در معرض تهمت قرار دهد کسانى را که به او بد گمان مى‏شوند نباید ملامت کند.

7-[21] و نیز آن حضرت فرمود: کسى که شمشیر تجاوز و ستم بروى مردم بکشد با آن شمشیر کشته مى‏شود، و کسى که مکر و حیله ورزد هلاک شود، و هر که‏

بى‏باکى پیشه سازد غرق گردد، و شخصى که وارد مکانهاى تهمت آمیز شود متهم گردد.

20- باب استحباب پرهیز و ترس از زیرکى مؤمن‏

1-[22] امام باقر (ع) در تفسیر آیه «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ‏»[23] فرمود: منظور از «متوسّمین» ائمّه هستند (چون) رسول خدا (ص) فرمود: از زیرکى مؤمن بپرهیزید زیرا او در گفتارش از نور الهى استفاده مى‏کند.

2-[24] سلیمان جعفرى گوید: عدّه‏اى در نزد امام موسى کاظم (ع) بودیم که فرمود: از زیرکى مؤمن بترسید زیرا او با نور الهى به امور مى‏نگرد.

3-[25] سیّد رضى (در نهج البلاغه) گوید: علىّ (ع) فرمود: از گمانهایى که مؤمنان نسبت به شما مى‏برند بر حذر باشید زیرا خدا حقّ را بر زبان آنها جارى مى‏سازد.

21- باب استحباب مشورت با اشخاص صاحب نظر

1-[26] امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل کرده که به پیامبر اکرم (ص) گفته شد: اى رسول خدا، هوشیارى و دوراندیشى در چیست؟ فرمود: مشورت کردن با صاحب‏نظران و پیروى از آنها.

2-[27] امام صادق (ع) فرمود: رسول اکرم (ص) در وصیّت به حضرت على (ع)

فرمود: هیچ کمک و پشتیبانى محکمتر از مشورت، و هیچ خردى بهتر از تدبیر و چاره‏اندیشى نیست.

3-[28] امام باقر (ع) فرمود: در تورات چهار عبارت نوشته شده است: 1- کسى که مشورت نکند پشیمان مى‏شود. 2- فقر و تنگدستى بزرگترین مرگ است.

3- هر گونه رفتار کنى با تو رفتار مى‏کنند. 4- کسى که چیزى را مالک شود منافع خود را بر منافع دیگران ترجیح مى‏دهد.

4-[29] امام صادق (ع) فرمود: هرگز انسان با مشورت کردن هلاک نمى‏شود.

5-[30] سیّد رضى (در نهج البلاغه) از حضرت امیر (ع) نقل مى‏کند که آن حضرت فرمود: هیچ ثروتى مانند عقل، و هیچ فقرى مانند نادانى، و هیچ میراثى مانند ادب، و هیچ پشتیبانى مانند مشورت کردن نیست.

6-[31] و آن حضرت فرموده است: کسى که خود رأى باشد نابود مى‏شود، و هر که با بزرگان مشورت کند در عقل آنها شریک است.

7-[32] و آن حضرت فرمود: مشورت راهیابى است.

8-[33] و نیز آن حضرت فرمود: کسى که به رأى و فکر خود اکتفا کند خود را به خطر افکنده است.



[1] ( 1)( باب 16) اصول کافى، ص 611( من تکره مجالسته و مرافقته).

[2] ( 2) اصول کافى، ص 611( من تکره مجالسته و مرافقته).

[3] ( 3) علل الشرائع، ص 187.

[4] ( 4) علل الشرائع، ص 187.

[5] ( 1)( باب 17): اصول کافى، ص 611( من تکره مجالسته و مرافقته).

[6] ( 1):\i فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ‏\E، محمّد/ 47.

[7] ( 2):\i الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ\E رعد/ 25

[8] ( 3):\i الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ‏\E، بقره/ 27.

[9] ( 4) مجالس صدوق، ص 24.

[10] ( 3) نهج البلاغه، قسمت دوّم، ص 152.

[11] ( 4) خصال صدوق ص 116.

[12] ( 5) مجالس صدوق، ص 35.

[13] ( 1)( باب 18:) اصول کافى، ص 611( من تکره مجالسته و مرافقته).

[14] ( 2) مجالس صدوق، ص 153،( م 44).

[15] ( 3)( باب 19:) روضه کافى، ص 152.

[16] ( 2) مجالس صدوق، ص 297( م 75).

[17] ( 3) مجالس صدوق، ص 182؛ در دنباله حدیث مطالبى هست که در وسائل نقل نشده است.

[18] ( 4) مجالس، پسر شیخ طوسى، ص 5.

[19] ( 5) سرائر، ص 470. در نسخه‏هاى خطى کتاب هدایة الامة( شماره‏هاى: 5703 ص 34 و 94/ 133 ص 37 عمومى آستان قدس و شماره 300 ص 28 از نسخه خطى گوهرشاد) بجاى« لا یقض»« لا یقفنّ» نوشته شده است. م.

[20] ( 6) نهج البلاغة قسمت دوّم، ص 184.

[21] ( 7) نهج البلاغة، قسمت دوم، ص 227.

[22] ( 1)( باب 20): سرائر، ص 470.

[23] ( 2)« مسلما در این‏[ عذاب‏] براى هوشمندان عبرت و بصیرت است» حجر/ 75/ م.

[24] ( 3) بصائر الدّرجات.

[25] ( 4) نهج البلاغه، قسمت دوم، ص 219.

[26] ( 5)( باب 21): بصائر الدّرجات.

[27] ( 6) محاسن برقى، ص 601.

[28] ( 3) محاسن برقى، ص 601.

[29] ( 4) محاسن برقى، ص 601.

[30] ( 5) نهج البلاغة، قسمت دوم.

[31] ( 6) نهج البلاغة، قسمت دوم.

[32] ( 7) نهج البلاغة، قسمت دوم.

[33] ( 8) نهج البلاغة، قسمت دوم.

...