3-[3] امام صادق (ع) فرمود: در کار خود با کسانى مشورت کن که از پروردگارشان مىترسند.
4-[4] امام صادق (ع) نقل کرده است که حضرت على (ع) فرمود: در کارى که براى تو پیش مىآید با کسانى که از خدا مىترسند مشورت کن.
5-[5] سلیمان بن خالد گوید: از امام جعفر صادق (ع) شنیدم که مىفرمود:
با مردم خردمند با تقوا مشورت کن زیرا آنها جز به نیکى راهنمایى نمىکنند، و بپرهیز از مخالفت با آنان زیرا مخالفت با شخص پرهیزگار خردمند باعث تباهى دین و دنیاست.
6-[6] امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرموده است: مشورت با خردمند اندرزگو باعث پیشرفت و برکت و موفقیّت از جانب خداست، وقتى که شخص دلسوز عاقل تو را راهنمایى کند از مخالفت با او بپرهیز، زیرا این مخالفت باعث هلاکت مىشود.
7-[7] امام جعفر صادق (ع) فرمود: چرا وقتى کار مهمّى براى شما پیش مىآید و خود قادر به حلّ آن نیستید با افراد خردمند متدیّن و پارسا مشورت نمىکنید؟
سپس امام صادق (ع) فرمود: آگاه باشید هر کس این کار را انجام دهد خدا او را خوار نمىگرداند بلکه مقام او را بالا مىبرد و به بهترین کارها و نزدیکترین آنها به خداوند هدایتش مىکند.
8-[8] امام صادق (ع) فرمود: مشورت داراى حدودى است که اگر آن حدود
شناخته و رعایت نشود ضررش براى مشورتکننده از نفعش بیشتر است.
آن حدود عبارتند از: کسى که با او مشورت مىشود: 1- عاقل باشد. 2- آزاده دیندار باشد. 3- دوست مهربان و مانند برادر باشد. 4- اگر از راز تو آگاه شد مثل این که خودت به آن آگاهى و آن را مکتوم و پوشیده مىدارد. زیرا تو زمانى از راهنمایى مشاور سود مىبرى که او عاقل باشد، و وقتى که وى آزاد مرد متدیّن بود نهایت کوشش را براى نصیحت کردن تو به کار مىبرد، وقتى که دوست مهربان و مانند برادر باشد و او را از راز خویش آگاه کردى راز تو را پوشیده نگاه مىدارد، و آگاهى او مانند این است که خودت به آن آگاهى، [اگر این شرایط رعایت شود] مشورت جامع و نصیحت کامل مىگردد.
23- باب وجوب راهنمایى کسى که تقاضاى مشورت مىکند
1-[9] امام جعفر صادق (ع) فرمود: مردى به نزد امیر المؤمنین (ع) آمد و عرض کرد براى مشورت به خدمت شما آمدهام.
حسن و حسین [دو فرزند شما] و عبد اللَّه بن جعفر از دخترم خواستگارى کردهاند (کدامیک را قبول کنم)؟ حضرت علىّ (ع) فرمود: کسى که با او مشورت کند مورد اعتماد است، [فرزندم] حسن زنان را طلاق مىدهد، دخترت را به همسرى حسین درآور که او براى دخترت مناسبتر است.
2-[10] امام صادق (ع) فرمود: کسى که با برادر مؤمنش مشورت کند و او نظرش را خالصانه بازگو ننماید خداى عزّ و جلّ قدرت فکر و اندیشه را از وى مىگیرد.
24- باب جواز مشورت کردن با کسى که مرتبه او پایینتر است
1- معمّر بن خلّاد گوید: یکى از غلامان امام رضا (ع) به نام سعد وفات یافت؛ امام به معمّر فرمود: شخصى با فضیلت و امانتدار به من معرّفى کن، در پاسخ گفتم: من کسى را به شما معرّفى کنم؟ حضرت با حالت شبیه شخص غضبناکى فرمود: پیامبر خدا با یارانش مشورت مىکرد و بعد در باره آنچه که مىخواست تصمیم مىگرفت.
2-[11] فضیل بن یسار گوید: امام صادق (ع) در باره کارى با من مشورت کرد، به امام گفتم: خدا شما را یارى دهد، کسى مانند من مشاور شما باشد؟ امام فرمود: آرى هر زمانى که با تو مشورت کنم.
3-[12] حسن بن جهم گوید: جمعى در خدمت امام رضا (ع) بودیم. ایشان یادى از پدر بزرگوارش نمود و فرمود: هیچ عقلى با عقل او برابرى نمىکرد، در عین حال در بسیارى اوقات با یکى از غلامان سیاه پوست خود مشورت مىکرد، به آن حضرت گفته شد آیا با چنین کسى مشورت مىفرمایى؟ در پاسخ فرمود: چه بسا خداى تبارک و تعالى مشکل را به زبان چنین شخصى برطرف کند، بسیارى اوقات در باره مزرعه یا باغ آن حضرت را راهنمائى مىکردند و آن حضرت به آن عمل مىفرمود.
4-[13] سیّد رضى (در نهج البلاغه) از حضرت علىّ (ع) نقل کرده است که عبد اللَّه بن عبّاس نظر خود را به عنوان یک مشاور براى امام على (ع) بیان کرد، امّا
امام با عقیده او موافق نبود؛ فرمود: تو باید نظر مشورتى خود را به من بگویى، امّا اگر بر خلاف نظر تو تصمیم بگیرم باید نظر مرا بپذیرى.
5-[14] علىّ بن مهزیار گوید: امام جواد (ع) به من نوشت به فلانى بگو با ما مشورت کند و پس از مشورت آنچه نظر خودش است انتخاب کند زیرا او از آنچه در سرزمینش [اهواز] مىگذرد و از این که چگونه با سلاطین رفتار کند آگاهتر است. مشورت باعث برکت و خوشبختى است، خدا به پیامبرش در قرآن کریم مىفرماید: «در کارها با مردم مشورت کن، لیکن آن چه خودت تصمیم گرفتى با توکّل به خدا انجام ده» (حضرت فرمود) پس هر چه مىگذرد به من گزارش دهد بهترین نظر را برایش مىنویسم و اگر رأى و نظر من بهتر نباشد امیدوارم او را به راه روشن حقّ راهنمایى کرده باشم ان شاء اللَّه «در کارها با مردم مشورت کن»[15] منظور طلب خیر از مردم است.
25- باب کراهت مشورت با زنان و نیکو بودن مشورت با مردان
1-[16] امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل کرده است که پیامبر (ص) در وصیّتش به حضرت علىّ (ع) فرمود: یا على بر زنان، نماز جمعه و مسئولیت قضاوت، و طرف مشورت قرار گرفتن نیست.
یا على، تندخویى ناپسند و اطاعت از زن موجب پشیمانى است. یا على، از جمله چیزهایى که نامبارک است زبان زنان است. [زنانى که رعایت شؤون اسلامى را نمىنمایند].
2-[17] امیر المؤمنین (ع) در وصیّت به فرزندانشان محمّد بن حنفیّه فرموده است:
آراى مردان را جمع کن، سپس آن رأیى را که به حقّ نزدیکتر است انتخاب کن و آرائى را که شک دارى رها کن ... تا این که فرمود: کسى که به رأى خود عمل کند خودش را به خطر مىافکند و هر که آراى مختلف را مورد توجّه قرار دهد به راههاى خطا و اشتباه پى مىبرد.
[1] ( 1)( باب 22:) مجالس صدوق، ص 265( م 68).
[2] ( 2) مجالس صدوق، ص 286( م 68).
[3] ( 3) محاسن برقى، ص 601.
[4] ( 4) محاسن برقى، ص 601.
[5] ( 5) محاسن برقى، ص 601.
[6] ( 6) محاسن برقى، ص 602.
[7] ( 7) محاسن برقى، ص 602.
[8] ( 8) محاسن برقى، ص 602.
[9] ( 1)( باب 23:) محاسن برقى، ص 601.
[10] ( 2) محاسن برقى، ص 602
[11] ( 2)( باب 24:) محاسن برقى، ص 601.
[12] ( 3) محاسن برقى، ص 602.
[13] ( 4) نهج البلاغه، قسمت دوم، ص 221.
[14] ( 5) تفسیر عیّاشى. على بن مهزیار از اصحاب امام جواد و امام هادى و ساکن اهواز بوده و با امام مکاتبه داشته است- م.
[15] ( 6)«\i وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ\E»، آل عمران/ 159.
[16] ( 1)( باب 25:) من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 338.
[17] ( 2) من لا یحضره الفقیه، ج 2، صفحات 345 و 346.